|
زخم ها با تو چه کردند ؟جوان تر شده ای / به خدا بیش تر از پیش پیمبر شده ای پدرت آمده در سینه تلاطم دارد / از لبت خواهش یک جرعه تبسم دارد غرق خون هستی و برخواسته آه از بابا / آه ، لب واکن و انگور بخواه از بابا
فریاد می کشید اکبر که آب نیست این آب دست دوزخیان است وخواب نیست سیلی به مشک خالی شان مینواختند گویی جوانمردی ای دیگر به کار نیست! * * یا علی اکبر* *
ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان مثل تیری که رها می شود از دست کمان خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود
ای یاس پرپر من علی اکبر من شِبه پیمبر من علی اکبر من از داغت ای علی جان گریان دو چشمِ لیلا
در رزمگاه عشق نه فرق پسر شکست/گویی درست، شیشه عمر پدر شکست پشتی که جز مقابل یکتا دو تا نشد/پشت حسین بود و ز داغ پسر شکست نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |